اگر از دایرۀ مسخرۀ «صبرکن اشکالی نداره» – «زندگی همیشه با مشکلات همراه بوده ، باید صبر کرد» – «صبرکن ! چاره ای نداری» – «باید صبرکنی این سرنوشت محتوم ما برده هاست !» بیرون بیایی ، خواهی دید که تو همیشه برای پختن یک ماهیتابه «نیمروی مجلسیِ خوشمزه» ، آنقدر صبر می کنی تا نتیجۀ دلخواهت را ببینی. . .
مگر بدون صبرکافی ، ممکن است؟. . .
عادل احدیان – دوم دیماه 1403
203 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
بله استاد دقیقا درست میفرمایید حتی مادر بزرگ خدا بیامرزم می‌گفت تاحالا ، کی رو دیدی واقعا خوشحبت باشه هر کس یه جوری توی زندگی عذاب می‌کشه….وبه نوعی به ما هم می آموخت که خوشبخت واقعی و خوشبختی وجود نداره و همه ی انسانها به نوعی در بدبختی زندگی میکنند.
وقتی صبر داریم یعنی اعتماد کامل داریم حاصلش می شود آرامش
بله . دقیقاً. . .
به نکتۀ خوبی اشاره فرمودید. . .
وقتی صبر نمی کنم که نمیدانم چه پروسه ای در جریان است . . .
صبرکردن در چنان شرایطی جهل آمیر ، به شکنجه شبیه تر است.
به همین دلیل ، مردم از این حالت ها فرار می کنند و عجولانه در پیِ شکل دادن فوری زندگی خودشان هستند. . .
درک عالی از فرایند قوانین خلقت ، زیبائی را بهمراه می آورد و لذت آرامش را چشیدنی تر می کند. . .
ممنونم از توجه شما. . .
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز
به نظر من رشد واقعی و حقیقی فقط و فقط با پرورش ذهن اتفاق خواهد افتاد نه با رشد جسمی و مالی و اجتماعی
و اگر بپذیریم که سرعت پیشرانندۀ ماشین عصر صنعتی و تبلیغات کَر کنندۀ بی نظیرش اجازۀ تفکر عمیق را از جهانیان گرفته است ، مسئولیتمان در برابر آگاه شدنمان و سپس آگاهی پراکنی صحیح ، افزایش میدهد. . .
درک رشد = آرامش و شادی؟
تمرکز بر «رشد» هرگز اجازۀ توجه به گذشته و آینده و حسرت و اندوه را نمیدهد و همین است که شادی همراه با آرامش و عشق را بعنوان میوه های رنگارنگ آن خواهیم چید. . . تمرکز بر رشد که پدیده ای بی نظیر با محرک هایی بی نظیر است ، ما را در لحظۀ حال نگه میدارد .
استاد بنظر من رشد یعنی آگاه شدن تغییر دادن نگرش تلاش برای بهتر بهتر شدن.
رشد در معنای کلی برای من یعنی دوباره از نو شروع کردن ودیدن تمام زیبایی ها
بله . . . اگر رشد را در مسیر آگاه شدن بفهمیم ، تعریف آگاهی ، بسیار پیچیده تر خواهدشد و خواهیم دید که آگاهی فقط در مسیر آگاهی پیدا کردن از خانۀ بی نظیرمان و روابط قانونمند بی همتای آن تعریف خواهدشد. . .
با سلام و عرض ادب و احترام
استادزندگی در حال با کنترل خود بسیار لذت بخش و زیبا ست در حالی که قبلاً زندگی در گذشته واینده رو زندگی میکردیم عواقب روحی و جسمی بدی را تجربه میکردیم.
خوشحالم که در زندگی در لحظۀ حال ، قدرت و زیبائی را لمس کرده اید. . . تبریک
و. . . کم کم به مرحله ای خواهید رسید که کنترل نیاز ندارد. . .
در دانشگاه استادی داشتیم که در امتحان سوالات خیلی سختی میداد و برای این عمل خیلی مشهور بود . ولی یکی از دوستان که قبلا با همان استاد کلاس داشت به من گفت که سر امتحان اگر دیدی جواب سوال داره بلندتر و پیچیده تر مشه بدون که یه جايي اشتباه کردی و برگرد جواب رو دوباره کنترل کن . چون جواب سوال بایسته یک جواب ساده در بیاد . ( استاد ریاضی بود)
فکر میکنم در مسیر زندگی هم بایستی همواره آرامش و نشاط و … باشه، در غیر اینصورت مسیر رو درست انتخاب نکردیم و باید مسیر رو بررسی دوباره کنیم
تصورمان از نور چی باید باشه؟
صرفا نوری که از دوران وجود نشات میگیره و مارو غرق در سلامتی میکنه؟
نور یعنی در حقیقت بدون اینکه چیزی باشه باعث میشه که همه چیز دیده بشه و خودش وجود فیزیکی به اون عنوانی که می‌شناسیم نداره اما همه چیز از اون می‌تونه ساخته شده باشه… چون خودش چیزی نیست…اگر چیزی باشه ، نمیشه از اون چیزها ساخت…
اینه که نور ، در خیلی از منابع ذهنی و فکری تاریخ ، به عنوان چیزی که همه چیز را میتواند شکل دهد تعریف شده…
در این پیام به خصوص منظورم اینه که هیچ چیز در بدن و وجود ما حضور نداره که صلح باشه و نور ازش عبور نکنه وقتی نور عبور کرد یعنی چیزی نیست و چیزی وجود نداره که در برابر عبور نور مانع ایجاد کنه وقتی زیر نور موبایلتون در تاریکی به بندهای انگشت دستتون نگاه کنید کاملاً متوجه خواهید شد که هیچ چیزی اونجا حضور نداره اما همان هیچ چیزها در کنار هم عاشقانه جمع شده‌اند و استخوان بند انگشت شما را ساخته‌اند
اموخته ایم برای سعادت باید ریاضت و سختی بکشیم تا ناب و مستحق زیبایی ها شویم ولی زشتی همیشه هست برای ما.
بله… دقیقا” همینطوره و من زمانی که برای اولین بار در “فیلم راز” این جمله را شنیدم ، به مسیر بشریت امیدوار شدم..
در فیلم راز گفت : چمن برای رشد زجر نمی کشد… این فقط یک طراحی بی نظیر است…
عصر آگاهی در پیش است و ما با چشمان عادی و ساده ی خودمان ، میتوانیم تجلی زیبائی ها و شکوه و عظمت طراحی بی نظیر را در هر ذره ببینیم….
بارهای از جنس سخت ،دست و پا گیر ، برای هر حرکتی پاگیر می شود پرواز با این بارها محال است
بله… همیشه همینطور است… انسانها برای خودشان بار مسئولیت میتراشند . اینطور آموخته اند که با فلان نوع تلاشها خودشان را درگیر کنند. در حالیکه جریان امور ، برعکس است… جاری مثل آب ، رقصان مثل نسیم ، پایدار چون اورست…
سلام، فرق پرتلاش با اشتیاق چیه؟؟
پرتلاش یعنی فردی بسیار تلاش میکند تا به هدفی دست بیابد … وجه تمایز او با دیگران آن است که بسیار تلاش میکند و همیشه تلاش میکند
اشتیاق جنس دیگری دارد… کسی که مشتاق است علاقه‌مند است با یک نگرش خاص و با شور درونی ، هدفی را پیگیری کند شاید شروع به حرکت کرده باشد شاید شروع به حرکت فیزیکی هم نکرده باشد به هر حال مشتاق است.
اعتماد به یک در سال اعتماد
کسب آگاهی و طی مسیر آگاه شدن مرحله به مرحله پیش می رود
و به طبع آن شادی نمایان می شود
یعنی واقعیت محض وجود ، عیان می گردد
سپاسگزارم از همه کسانی که مرا در مسیر کسب آگاهی ناب یاری می کنند
افسوس
با زشتی زندگی کردیم
تنها زشتی را قبول کردیم
تنها زشتی می‌دیدیم
زیبایی چون سراب بود
زیبایی‌ها در گرو آمدن قهرمان هاا بود
افسوس نخواهیم خورد. زیباترین دریافت ذهنی ، اینست که از همینجا که هستیم میتوانیم شروع کنیم و ره صدساله را یکشبه بپیماییم… زمان در کائنات ، بی معنی ست…
میگوییم با یک گل که بهار نمیشه آیا این توجیه برای ندیدن زیبایی هاست ؟
ضرب المثل معروف «با یک گل بهار نمیش» فقط یک ضرب المثل است که ریشه و مبنای آن هم معلوم نیست و نمی‌دانیم چه کسی با چه جهان بینی و چرا ، چنین حرفی را زده است و نباید اهمیت زیادی برای آن قائل شد.
بهرحال متوجه هستیم که دیدن زیبائی‌ها ربطی به تعداد افراد و یا تعداد زیبائی‌ها ندارد. . .
شما حتی با دیدن یک غنچۀ زیبای گل سرخ یا هر گل دیگری ، متوجه قانونمندی عجیب و غریبی میشوید که برآورد ابعاد عملکردش هرگز در ذهن ما نخواهد گنجید. . .ا
این است که برخورد با «زیبائی» ، مستقل از چنین ضرب المثل‌هایی انجام میپذیرد. . .
زیبائی ، نتیجۀ قانونمندی است و آنچه که در این پیام بر آن تاکید کرده‌ام ، این است که دنیا در پی قانونمند جلوه دادن و استخراج قوانین طبیعی از دل شواهد فیزیکی و شیمیایی است و هرگز و هرگز و هرگز ، هیچ دانشمندی بر علیه قانون حرکت نمیکند علم و مشاهدات مکرر و استخراج قانون از مشاهدات ، تماماً بر این وجه از زیبائیِ هستی اشاره میکنند ، اما دانشمندان هم مانند بسیاری از مردم ساده با عادتهای ذهنی و اسارت در آموخته‌های کودکی‌شان ، از این حقیقت فاصله می‌گیرند.
سلام دوستان عزیز و بازدیدکنندگان گرامی.
از اینکه با توجه های خودتان و طرح سئوالعا و ابهام ها ، فضای پویایی تولید کرده اید ، متشکرم….
این وبسایت به خودتان و خانواده بزرگ سرماخوردن ممنوع شد تعلق دارد. از هرکجای دنیا باز دید کننده داریم .
آنها برای کشف حقیقت ها به این وبسایت سر می زنند.
هرچقدر سئوالات شما عزیزان ، عمیق تر و پیچیده تر و از زاویه های مختلف مطرح شود ، پاسخ ها و بحث و بررسیهایمان ، کاملتر و بهتر خواهد شد…
هر روز سئوال طرح کنید ، هر روز بپرسید و نظر و پیشنهاد ارائه کنید تا خودتان و بازدید کننده اای عزیز ، استفاده کرده و راههای دستیابی به حقیقت ها روشن تر شود.
عادل احدیان مجری طرح حذف ناهنجاری از همه ی ابعاد زندگی
تو مگو همه بجنگند و ز صلح من چه اید
تو یکی نئی ، هزاری ، تو چراغ خود برافروز
از مشخصات سود حقیقی این است که آسیبی به هیچ کس وچیزی نمیرساند بلکه فراوانی و سودش همه را تحت تاثیر قرار میدهد
سلام. همینطور است. سود باید برای همۀ پدیده ها سود باشد نه برای کسی یا عده ای. . . .
این ، نشانۀ خوبی است. ..
سلام استاد به نظر من صبح که از خواب بیدار میشم سود کردم هر نفسی که میکشم سود میکنم هر کاری که انجام میدم هر لحظه در حال سود کردن هستم شاید در ظاهر ناهماهنگیهایی در زندگیم ببینم ولی همین ناهماهنگی ها نیز سود هستند برای رسیدن به هماهنگی
بله . . .
— ناهماهنگی یعنی جاری نبودن قانون!
— ناهماهنگی یعنی کمبود اطلاعات در هر زمینه‌ای!
— ناهماهنگی یعنی کار بلد نبودن!
— ناهماهنگی یعنی استاد نیست ! ماهر نیست ! نمیتواند هماهنگ کند!
بدین ترتیب متوجه میشویم که ناهماهنگی در «نظام هستی» پیدا نمیشود.
در نظام بیکران هستی ، هیچ نوع هیچ نوع و هرگز و هرگز هیچ شکلی از ناهماهنگی ، نمیتواند ظاهر شود ، اما اگر فرمان‌هایی که ذهن ما صادر میکند و اگر احساسهایی که تولید میکنیم ، بر اساس قوانین وجود نباشد و از آموخته‌های ناقصمان (که با حواس پنجگانه دریافت می‌کرده‌ایم) نشأت گرفته باشد ، قطعاً حاصل غلط خواهد داد . . .
بنابراین آسوده هستیم که همانطور که اشاره کردید ، همیشه در حال «سود بردن» هستیم و تنها شرط اول و آخر آن آرامش ، پیوند دقیق با کلیت هستی و سپس درست خواستن و درست سهم خویش را برآوردکردن است. . .
برای همۀ عزیزان سهم عالی و بی نظیر (سرشار از رشد انسانی و شکوفائی آدم مآبی ) را می بینم و باور دارم که شکل میگیرد.
سلام و درود بر استاد گرامی
استاد در مورد پیام روز سوال داشتم.
در پاراگراف دوم پیام اشاره کردین به اینکه <> آیا این همان مورد است که بیشتر اوقات شنیده ایم و حتی در بعضی کتاب ها و حتی در بعصی از صحبت های عرفا بهش اشاره شده به اینکه درد و رنج لازمه رشد انسان است و درد و سختی باعث صیقل روحی فرد میشود ، یا اینکه این کلا یک موضوع کاملا جداست؟ لطفا مفصل تر توضیح دهید تا با ابهامی که سالیان سال با آن زندگی کرده ایم با کمک شما استاد گرامی برطرف گردد.
متشکرم
سلام . در پارارگراف دوم آمده که:
(می بینی که ابتدا گرداب و موج و سنگینی و سختی و سیاهی را به تو القاء میکنند و سپس از تو می‌خواهند که: «امیدوار باشی که شاید مفرّی باشد و شاید راه فراری ، چیزی پیداکنی و بتوانی از این همه درگیری خلاص شوی . . . و . . . روزی روزگاری. . . به یک روز خوش برسی. . .»)
اشاره به این مطلب دارم که با برداشت غلط از نظام هستی ، سعی میکردند القاء کنند که تو نمیتوانی راحت باشی. میدانستند که اگر راحت باشی ، سئوال خواهی کرد که اموالم را چرا غارت می کنید.
بنایراین اگر اعتراضی هم میکردی میگفتند. «خوشی، زیرِ دلش زده. . . باید قدر عافیت را بداند» چون همیشه رنج و سختی حاکم است.
بنابراین ریشۀ این نوع فرهنگها و گسترش این نوع دیدگاهها را باید در مستعمره های ثروتمند ببینیم. و عملاً می بینیم که ریاضت کشی در هندوستان به اوج خود میرسد و در خاورمیانه هم تبلیغ میشده . . .
…
بنابراین ، این افکار برای تسلط بر مردم ، در طول تاریخ، ساخته و پرداخته شده است.
حقیقت اینست که رنج یعنی حاکم نبودن قانون … اما چون نظام حضور ، شدیداً قانونمند است ، چنین افکار و روشهای رنج کشی ، خرافات و زائد هستند.
استاد ما برای همه امورات زندگی پیش تصویرهای زیادی داریم ، اینکه بدون تصویر اموری رو انجام بدیم یعنی راه جدید و باور ناب چون تصاویر قبلی کپی از تصاویر دیگران بود ناب نبود
بله . همینطوره. و به تصاویر ذنی هم عادت کرده ایم و غیر از اونا رو باور نداریم.
بهمین ترتیب ، از خانواده – از بچه داشتن – از تحصیل – از آفرینش – از خدا و تمامی مسائل ، تصاویری داریم که شاید اصلاً صحیح نیستند اما قرنهاست با آنها زندگی کرده اند و به ما هم انتقال داده اند.
دقیقا استاد هر لحظه زندگی پر از شگفتی و زیباییه و عشق وثروت و سلامتی و زیبایی هر لحظه مثل اب جاری و روانه سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم به خاطر ارامش امروزم استاد نور به راهتون
سرشار از تصویرهای زیبا که در ذهنمان می پرورانیم دنیایی را بنا خواهیم کرد که پدرانمان با بی فکری شان به آن آسیب زده اند. . .
فضای ذهنمان هیچ مزاحمی را نمی پذیرد. آسوده و آرام نقش بیاندازیم. . .
سلام استاد بله دقیقا درست فرمودید من تا وقتی که آگاه نبودم برای بزرگ کردن باربد آرامش هم نداشتم خداروشکر با راهنمایی ها وآگاهی های شما به ارامش رسیدم سپاسگزارم
امکان که نداره زندگی شما هماهنگ با درونتون نباشه. . . محاله. ..
آروم که بشد ، روزای آروم در ذهنتون طراحی میشن و همونا رو در زندگیتون می بینید. زندگی ، شما هستید.
انواع لکه زدایی سآخته شده اند…
سپارش، برای زدایش لکه ی آموخته ها…
بله . واقعاً بخواهیم و متمرکز بشیم بر این موضوع که این حجم از یادگرفته های محیطی مون چطور باید پاک بشند. . . اگه بخواهیم اونا رو با باورهای دیگه جایگزین کنیم ، خب، اونام آموخته هستند و هیچ اعتباری بهشون نیست. اینه که ان ال پی ( NLP ) در تحلیلش مونده. . . باید مسیری مطمئن تر پیدا کنیم.
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارم .من در روند کنترل باور و احساس آرامش و راحتی درخریدرا یکبار تجربه کردم ولی متاسفانه دوباره مثل قبل کارتم خالی شد نمیتونم علتشو پیدا کنم …..
قانون عوض نشده… به آرامش درون خودتون برگردین
تا نگردی اشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
کسانی زیبایی را خواهند دید و درک خواهند کرد که در مسیر شناخت حقیقت قرار گرفته باشند
معنی واقعی سود گم شده.
زیبایی و رنگ گلها برای ما نشاط آور و تحسین برانگیز است. سوال اینکه آیا خود گل این را می داند؟
همانطور که هنگام سلامتی کامل ، تمامی سلولهایم یعنی “من” از زندگی لذت می برم و آگاهم ، گل هم در اوج شکوفائی لذت میبرد ، در حد آگاهی خودش.
به نظرم شیرین تر از زندگی در حال( با تمام مشخصاتی که اشاره کردید ) چیزی سراغ ندارم
یعنی قلبم فقط برای حیات بتپد و از زیبایی ها لذت ببرم
و این همان قدرتی است که در طول تاریخ ، خودکامگان و سلطه جویان ، از مردم گرفته اند. مردم یا در افسوس گذشته سِیر می کنند یا در حسرت آینده. . .
سلام وعرض ادب و احترام
استاد گرامی به نظرم ما زمانی شاد هستیم که آگاهیمان افزایش
یافته هرچه انسان آگاهتر شود شادتراست.
بله… آگاهی زیربنای هر حرکتی است و هر آگاهی بطورخودکار ، حرکتی تولید می کند. از هوای خوب آگاه میشوید ، پنجره را باز می کنید ! آگاه میشوید فرزندتان بیدار شده و بسمت او میروید…
اما… چنین فعالیتهایی اطلاع پیداکردن از وقایع است و عکس العمل ما دربرابر آن…
کسب آگاهی از روابط جاری در آفرینش و کلیت حضور ، خانه ی ما ، مهمترین بخش زندگی ما است . هرچقدر از پشت پرده ی جریانات شکل گیری و ابعاد شکل گیری ، بیشتر آگاه شویم ، حرکتمان اصولی تر و دقیقتر خواهد بود…
نا آرام هستم چون نا آگاهم
ناآگاهم ، هم به خودم و به محیطم
حتما یه مشکلی در مسیر ارتباط بین من و منع اصلی پیش آمده که من گنگ شده ام و نا آرام.
آگاهی ، در دل ذرات حضور ، «جایگاه خود را یافتن» شد. . . بمحضِ یافتن جایگاه ، قدرت ، جاری میشود و همۀ نا آرامی را ، چون سیل ، کنده و با خود میبرد. . .
آگاهی ، رمز شادمانی و اوج تعامل مطلق با کلیت حضور است. . .
خواهانش هستید و در دستهای شما خواهد بود. . . قطعاً. . .
در برزخ نااگاهی گرفتار هستم ، خواهان زیبایی و سبکبالی هستم .شوق رسیدن به جاودانگی از یک سو ، دست وپا زدن برای رهایی از باورهای غلط از یک سو ،این سر در گمی گاه تلخ و گاهی چنان شیرین است
. . . و سبکبالی آنگاه از راه میرسد که در برابر همۀ آموخته ها تأکید می کنم همۀ آموخته ها ، لبخنذ میزنیم ، کنارشان میگذاریم و خم به ابرو نمی آوریم. . .
اجداد عزیز ، نیاکان محترم ! . . . دوستتان دارم اما دیگر به جوهر کلامتان افتخار نخواهم کرد. . .
اعتماد، به نظرم کل زندگی است، گره تمام مشگلات . . . ممنونم استاد که این سال را اعتماد نامیدید. . .
منهم از شما ممنونم که توجه فرمودید. . . سالی سراسر اعتماد برایتان آرزومندم.
با درک و همسو شدن با قدرت مطلق ( نتیجۀ آگاهی و امکانات مطلق ) مفهوم زندگی در حال برایم ملموس می شود.
با توجه به مطالب مطرح شده (در خصوص تلاش برای بدست آوردن بعضی چیزها و دور کردن برخی دیگر ) اگر کلاً با پشتوانۀ قدرت مطلق ، حضور مان را درک کنیم ، دیگر نیازی به آن تلاش ها نبوده و نگرانی ها مفهوم نخواهند داشت و زندگی در حال جلوه گر خواهد شد.
یعنی هر آنچه می خواستم ، هم اکنون موجود است و در خدمت من هستند تا از حضور آنها در حال لذت ببرم.
تلاش های کور ، در مسیرهای مبهم ، تاربخ بشر را آزرده است.
سلام. در بارۀ پیام شادی ، وقتی متوجه میشویم طلبکاری، مهرطلبی، رفتار خجالتی، کینه. خشم، نفرت، ترس و…. آموخته ای بیش نیستند وجودمان غبار روبی شده و شادی درون متجلی میشود….
من همیشه میترسم از خرج کردن و مدام با خودم درگیرم که بخرم نخرم. نمیدونم یه جور فشار و استرس میگیرم. حتی مواقعی که همسرم میخواد برام چیزی بخره ، یا با اکراه قبول میکنم بخره یا از خریدنش برام ، طفره میرم و با وجود اینکه لازم دارم ، میگم لازم ندارم نمیخوام.
قناعت ، مسئلۀ پیچیده ای یه که باید عمیق تر بررسی بشه. مختصِ فرهنگ ما هم نیست و همه در فرهنگهای مختلف با آن روبرو هستن.
بطور خلاصه ، اگه منظور شما احساس کمبود و ترس از نداشتن باشه ، قناعت غلطه ؛ چون در آ فرینش ، «کمبود و نداری» بی معنیه ، اما اگه منظورتون درست خرج کردن باشه و پول دور ریختن نباشه ، مسیر درستی رو در پبش گرفته این.
در قدم اول ، همسرتونو پولدار و ثروتمند ببینید تا فراوانی به زندگیتون بیاد.
در قدم بعدی ، فقط همسرتونو منبع معاش خودتون نبینید و دروازه های ثروت متعددی را برای خودتون و ایشون در نظر بگیرید.
تمام دروازه های فراوانی باز هستند و از همه طرف ، با آفرینش و فروانی آن تغذیه میشید.
خانمها، بدلیل داشتن احساس های قویتر ، میتونند فراوانی بیشتری را بخواهند تا هم برای همسرشون شرایط بهتری فراهم بشه هم برای خودشون. . . سهم فرزند عزیزتون هم در نظر بگیرید.
سلام استاد عزیز و گرامی
سئوالم در مورد پیام امروزه…
چه جوری سراغ ثروت رو نگیریم؟
سلام . زمانیکه سراغ ثروت را میگیرید ، به خودتان می قبولانید که حضور ندارد. این ، اولین باور غلط ماست. نه؟
نمیدونم چون همیشه به پول نیاز دارم ولی پول به دستم نمیاد و حسابم خالیه و ….چگونه باورهامو تغییر بدم راهنمایی کنید
اول فرض کنید پول یک انسان است و شخصیت دارد. . . زمانیکه میگوئید او از من فرار میکند ، انتظار دارید از شما فاصله بگیرد. همین اتفاق هم میفتد.
حالا فرض کنید مجموع شرایطی که باید باهم سرهم بندی شوند تا پول به دستتان برسد ، مثل آن انسانی است که انتظار دارید از شما فاصله بگیرد. پول هم که نتیحۀ این سرهم بندی است ، از شما فاصله می گیرد.
تغییر باور نسبت به پول سخت است. چون ابتدا باید باورهای خودتان را کنترل کنید که چرا چنین باوری دارید . . . معمولاً همۀ خانواده ها از سختی بدست آمدن پول صحبت می کنند و شما هم یاد میگیرید. مثل هر باوری که در فیلم و کتاب توضیح داده ام ، باید روی باورتان کار کنید. این ، قدم اول است.
استاد لطفا در مورد این مبحث بیشتر توضیح دهید
در چه بخشی سئوال دارید؟
استاد در مورد ثروت چون همیشه درگیرم و پول از من فرار میکند …حتی ترس دارم و جرات خواستن نیازهای مالی و خرید کردن ندارم.مدام در حال محاسبه ام که آیا گران هست یانه وهمیشه عذاب میکشم
چرا تصور می کنید پول از شما فرار میکند؟ . .. با چنین باوری ، قطغاً پول از شما فرار خواهدکرد. پول که خودش تصمیم نمی گیرد. شما برایش تصمیم میگیرید. . . روی باورهایتان کار کنید . مطمئناً نتیجۀ مطلوب میگیرید. . .
سلام استاد بسیار عالی بود
در حالی که به ما یاد دادن همیشه متواضع باشیم وراه اشتباه رو رفتیم .
من آنها را مقصر نمیدانم. قربانی جهل خودشان شده اند. اما سودجویانی که شایع کرده اند و اسیر و برده شان کرده اند ، خیانت بزرگی را ، حتی در حق خودشان انجام داده اند.
سلام و عرض ادب و احترام
استاد این قسمت بیشتر توضیح می دهید.تشکر
تا زمانیکه عقدۀ اسارت داری ، آزادی را نخواهی فهمید . . .
آزادی را که ، بی ترس ، فهمیده باشی ، همیشه آزادی . . . و هرگز عقدۀ اسارت هایت را بر سر مردمان نخواهی گشود . . .
عقده یعنی گرهی از ایام گذشته و انسانهای گذشته و حتی «درگذشته» در دل داشتن.
گره ، یعنی موضوعی که حل نشده و سئوال بدون پاسخ. . .
ما ، در کودکی ، فشارهایی را بعنوان استبداد تحمل می کنیم که معمولاً حرفهای بی منطق والدین و بزرگترهای ماست( منطق از نظر ما بچه ها) . . .
همیشه احساس می کنیم بالاخره آزادی کامل نداریم و تا آخر عمر م نخواهیم داشت.
فلانی اجازه نمدهد
فلان موضوع مرا آزار میدهد
از فلان مسئله زجر می کشم
کاش فلانی نباشد
کاش چنین قفسی در بچگی من نبود.
و امثال اینها. . .
همیششه می ترسیم آزادی ما را از ما بگیرند و بهمبن دلیل دنیا را هم با همین دیدگاه تعریف می کنیم. «زندانی که به زور در آن نفس می کشم»
چنین احساسهایی اجازه نمیدهد به آزاد بودن فکر کنیم و همیشه ترس از اسارت دوباره یا اسارت مستمر را در دل خواهیم داشت.
در هنگام عقده گشائی ، همان بلا هایی را که تصور می کردیم دیگران بر سر ما ریخته اند ، به تمامی دنیا سرایت خواهیم داد و اگر دستمان برسد ، یزرگترین جنایتها را انجام خواهیم داد.
می بینید که ترس از اسارت ، چقدر فاجعه ساز است.
سلام و عرض ادب
استاد گرامی در مورد پیام امروز این قسمت رو متوجه نمیشم میشه بیشتر توضیح بدید؟
«دریافت عشق ساده است اگر فقط آدم باشی و عشق را وسیله قرار ندهی! »
سلام. مردم ، از عشق بعنوان وسیله استفاده می کنند. نمی کنند؟. . .
صحنه های مشمئزکنندۀ خواستگاریهای متداول را نگاه کنید. . .
« تو دخترمو میخوای؟». . . خیلی خوبه. . . ماشین داری ؟ خونه داری؟». . .
آیا عشق آقا پسر به دخترش ، براش درآمدزائی نداره؟. . .
شرم آور نیست؟. . .
استاد دراین رابطه اجازه هست کمی تحقیق کنم ولی اگه جوابتون اوکی هست کمک کنید چطوری تو اینترنت جستجو کنم . فقط خالی خالی ننویسم «خدا». . . چون درکش سخته
میتونید تحقیق کنید در کتابهای موفق که عالمان و و دانشمندان بزرگ تاریخ نوشته اند ، از هر نژاد و هر قومی. . .
ببینید آیا منبع تکیه گاهی را یافته اند و آیا حقیقتاً به آن تکیه کرده اند یا ادعا کرده اند که میتوان تکیه کرد؟ . . .
تکیه کردن بر آکاهی و قدرتی که مطابق شکل موحود دذ پیام ، هرگز امکان فرو ریختن نداشته باشد ، باید قدرتی بی نظیر را در اخنیار فرد قرار دهد. ببینید به چنین قدرتی حقیقی ، اشاره شده است؟ . . .
با سلام و عرض ادب
استاد در مورد موضوع لذت سوال داشتم
اگر با همین آگاهی که الان همگی در مورد لذت داریم بخواهیم کاری را که برایمان لذت دارد را انجام دهیم و مطمئن باشیم که شاید آن کار برای اطرافیانم لذت ایجاد نکند ولی باعث اذیت و یا آزارشان نیز نباشد، اینگونه لذت بردن چه ایرادی میتواند داشته باشد؟کتاب خواندن و کارهایی شبیه این رو میتونم مثال بزنم
سلام. اگر در محدودۀ تعریف متداول «لذت» ، بررسی کنیم ، عمل ما باید عوارض برای خودمان یا دیگری نداشته باشد. در مورد کتاب خواندن ، بعنوان مثال ، اینکه چه کتابی مطالعه میشود و چه شرایطی بین من و کتاب و دیگران با من وجود دارد ، حالتهای مختلفی پیش خواهد آمد. مثل مطالعۀ رمان غمساز توسط فرزندتان بجای کتابهای مفید. . .
باید سئوالتان در محدودۀ مشخصی طرح شود.
مثال عینی و واضح بفرمایید.
سلام وعرض ادب واحترام خدمت استاد گرامی
دررابطه با پیام آزادی ، این قسمت را بیشتر توضیح می دهید
«در اوج آزادی در انتخابهایت ، نظام وجود را شریک کن»
آیا این جمله یعنی با استفاده از سپارش کارهایمان را انجام دهیم.
ابتدا باید بدانید که تمامی آزادیها را ، در هر انتخاب از هرلحظۀ عمرتان ، دارید . . . سپس با آگاهی از این مطلب ، که تمامی آگاهی وجود ، در کنار تک تکِ لحظه های شماست ، حالتی را عاشقانه خواهید طلبید که زیباترین ثمرات را داشته باشد. . .
ما در دست آموخته هایمان ، اسیریم .
در انتخابهایتان عالیترین و زیباترین و «در اوج شکوه ترین خواسته هایتان» را بی پروا اعلام کنید تا شریک آگاهی ناب باشید . . .
باسلام خدمت استاد گرامی
دراین پیام فرمودید هرچقدر از سطح آگاهی هایت فاصله بگیری پروازت با شکوه تر می شود
آیا این آگاهی منظورتان اموخته هایی که از حواس پنج گانه کسب شده است می باشد؟
سلام. بله.
در این پیام ، سطوح مختلف آگاهی ، که همگی ، آموخته های محیطی ما هستند ، مورد خطاب قرار داده شده. . . و باورهایمان بر اساس همان آگاهی ها پرورش یافته است.
سلام وعرض ادب خدمت استاد گرامی.پیان روز عشق عالی بود سپاسگزارم
در رابطه با عشق و نشانه های آن در پیرامونمان می توان گفت اگر عشق را از مولکولهای آب بگیریم دیگر آب نخواهیم داشت
اگر عشق را از گیاه و نور خورشید بگیریم دیگر گیاهی نداریم ونورخورشیدهم بکاری نمی اید گیاه عاشق نور است.زنبور عاشق گل است وگل عاشق نور و… کل وجود براساس عشق بناشده به هرچیزی درایت وجود بنگریم سراسر عشق است.
نمی دونم برداشتم درست بوده یانه
بله ، قطغاً. . .
بدون جذب ، که عشق ، . . . هیچ چیز چیز نمیشود. . .
عشق ، بنیان حضور است. . . باهم بودن
بسیار عالی. بی نهایت لذت بردم. منحصر به فرد ترین تعریف از مسئولیت که در کل عمرم شنیدم.
چه مسئولیتی مهم تر، حیاتی تر و مفیدتر از خلق و انتشار زیبایی!
اگر مسئولیت ، درست تعریف شود ، سبکبالی و صلح پدیدار میشود.
« فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ »
متاسفانه، با درک چیزایی که اسمشون رو گذاشتیم بدبختی، با خودمون میگیم چه خوب که اون مشکل رو نداریم و بعدش تازه احساس سعادت میکنیم!
دقیقاً همینطوره. . . بهمین دلیل بعد از این بر زیبائی خواهیم ماند و جز زیبائی و قدرت و ثروت و سلامتی مطلق ، در ذهنمان نگاه نخواهیم داشت . . .
باسلام.امروز به این رشد رسیده ایم که در داخل آموخته ها حبس شده ایم و برای رهایی از این زندان تقلا می کنیم به یقین تلاش‌هایمان بی نتیجه نخواهد بود بزودی به دنیایی که برایش آفریده شده ایم قدم خواهیم نهاد… آمین…
چقد خوب 👏👏👏👌👌
سلام استاد روزتون بخیر ، ممنون بابت این پیام زیبا ، میشه لطف کنید بفرمایید چطوری باورهامون رو ثابت نگه داریم و یه کاری کنیم که دستخوش محیط و اتفاقات پیرامونمون نشه
پاسخ : باورهای شما با استدلال ها و منطق خودتان ساخته شده و در ذهنتان جای گرفته است. اگر قدرت استدلال شما از استدلالهای دیگران ، ضعیف تر باشد ، باور آنها غلبه پیدا خواهدکرد و بالعکس.
بنابراین ، شما فقط باید صحت باورهای خودتان را کنترل کنید . اگر قوی و کامل بودند ، پایدار خواهند ماند وگرنه با نسیمی ملایم هم ، آشفته خواهند شد.
…life is meant to be abundant…
سلام استاد نیاز به اصلاح باور و اندیشه و دوباره تولد یافتن دارم…..
بله… قطعا” همینطوره…
آموخته های غلط دوران گذشته و تازه گذشته! در رگ و خون ما ریشه دوانده…
درخواست تولد دوباره ، اولین حرکت انسان خواهدبود… برای رسیدن به این مرحله از آگاهی ، بشما تبریک میگویم…
ممنونم استاد از پیام های زیباتون، بیخیالِ قناعت!…. (به درستی بهره بردن)؟؟؟
بله . به قناعت اندیشیدن ، از همان ابتدا ، شما را در حالت پذیرش «فقر» و «نداری» قرار میدهد و . . . کار ، تمام است . . . شما نمی توانید داشته باشید وقتی که به نداشتن متمرکز هستید و باور قلبی شما ، کمبود است. . .
سلام استاد ممنون بابت پاسخ های کامل و بینظیرتون 😇🌹
ممنونم. پاسخ ، مال شماست . شما پسندیده اید یعنی آمادۀ دریافت بودید. . . بسیاری ، اصلاً ندیده اندش! . . . محور اصلی زندگی ، خودتان هستید. . . عالیترین باشید.
من تازه اشنا شدم با پیجتون ، و خیلی دلم میخواد اگاه بشم از درمان خودمون ،،،، ممکن راهنمایی بفرمایید استاد باید چکار کنم
سلام. خوش آمدید به سایت خودتان…
شاید ساده ترین پاسخ به سئوال شما این است که درمان ، موضوعی است که بعد از حضور بیماری مطرح میشود درحالیکه اصولا” مریضی و بیماری ، قابل تعریف نیست و سلامتی حاکم است… پس درمان ، بی معنی ست…
سرماخوردن ممنوع شد ، دنیای سرشار از سلامتی مطلق را پیشکش می کند…
پیام های روز همه و همه زیبا هستند ولی پیام سلامتی به قدری برای من زیباست که دوست دارم هر روز اول پیام سلامتی رو بخونم بعد برم سراغ پیام روز. انقدر بخونم که برام یک اصل خدشه ناپذیر بشه.
امیدوارم همیشه در سلامتی مطلق باشید…
شکر و قدردانی، در سایه آگاهی ناب، از “بدست آمده” های بیشمار و بی منت، امکان پذیر است، این لطفا اگه مقدوره بیشتر توضیح بفرمایین
منظورم از «بدست آمده» ، تمامیتِ حضورمان در این حیات است. . . یعنی تمامی امکاناتی که هم اکنون بعنوان دست و پا و گردن و چشم و ناخن و انگشت داریم و هرگز آنها را نمی بینیم ، فقط چون عادت کرده ایم.
مردم ، دربدر ، بدنبال خواسته ها و آرزوهایی که گمان می کنند اگر داشته باشند ، ایمن خواهند شد ، میروند درحالیکه هنوز از داشتن همۀ امکانات حیات ، حتی حضور مرغی که تخم میگذارد و آن را اُملت می کنند ، تشکرو قدردانی نکرده اند . . .
راز پذیرش در نظام هستی ، ورود آگاهانه و محترمانه ، به حریم حضور است. . .
با توجه به پیام وفاداری ۲۸ابان
استاد جای پرسش داره که در این سطح از وفاداری، تعیین وفاداری به خودمان است یا نظام هست؟و‌یا این وفاداری جدانشدنی بین انسان ست و نظام هست! بی دوئیت!
پاسخ : حقیقت اینست که واژه ی وفا و وفاداری ، واژه ای گنگ و مبهم است. ریشه ی تاریخی آن به عهد و پیمان هایی بر میگردد که قبائل ، بعد از جنگهای طولانی انعقاد میکردند تا جنگ تمام شود.
شاید هم دو نفر یا چند نفر باهم هم پیمان میشدند که فلان حرکت را انجام دهند.در این سطح ، مجبور بودند بهر دلیل ، تن به پیمانهایی بدهند تا غائله ختم شود. سپس در هر زمان دلخواه ، با سودجوئی های تازه تر ، همان قرارداد را زیر پا میگذاشتند که نسبت مستقیم با کسب قدرتهای جدید داشت.
قبایل قدرتمند نیازی به حفظ پیمان نمیدیدند.
می بینیم که ماجرا بسیار بغرنج است و نباید انتظار داشته باشیم که نتیجه ی خوبی بدست آوریم.
امروزه از نظر فردی هم با همان مشکل روبرو هستیم. از نظر اجتماعی و حتی جهانی نیز با پیمان شکنی های قدرتمندان روبرو هستیم.
از دیدگاه کلی ، انسان به درون خودش وفادار است و به آگاهی های خود میبالد. هر زمان باورهایش عوض شود ، شیوه ی زندگی و مسیر افکارش نیز تغییر خواهدکرد…
در ارتباط با نظام هستی نیز همه چیز به آگاهی ما بستگی دارد. ما و نظام وجود ، یگانه هستیم و فاصله ای بین ما نیست. هر نوع افزایش آگاهی ، ما را در سطح دیگری قرار میدهد و باورهایمان متناسب با آن تغییر می نماید.
اتهام زدن به دیگران و بی وفا خواندن آنها کاملا بی اساس و بی پایه است همان طور که عهدشکنی هم پیمانان قبیله ای نیز کاملا طبیعی بنظر میرسید. از موضع قدرت تصمیم گرفتن دقیقا به همین معناست.
انسان در حد آگاهیش به تمامی پدیده ها دسترسی دارد و در برابر آنها عکس العمل نشان میدهد. وفاداری به عهدی که بعنوان انسان بسته ایم ، حفظ خصوصیات انسانی و انسان بودن است.
پایبندی به اصول انسانی ، در حد درک خودمان خواهدبود نه ریگران…
پس باید از محوطه حکومت واژه ی وفا بیرون بیاییم زیرا تعریفی بی پایه است.
تک تک پیام های روز زیبا هستن ولی من کشش عجیبی به روز سلامتی دارم. شاید سلامتی از نظر اکثر مردم همون صحت بدن باشه اما تعریفی که اینجا از سلامتی شده خیلی فراتر از صحت بدن. تمام ابعاد زندگی انسان رو در بر می گیره. اگر همه انسانها طبق این تعریف سلامت باشند جهانی زیبا خواهیم داشت
قطعاً سلامتی ، رمز و راز قانونمندی آفرینش است و همین است که از آن می هراسیم. . .
خوب اگه نگوییم سود من در چیست به جاش چگونه برخورد کنیم؟؟
اشکالی نداره که بگید سود من در چیست یا نفع من کحاست. . . مسئله اینه که در آموخته های خودتون دنبال جواب نگردین.
حفظ یگانگی بین افراد و جهان هستی ، از زیباترین و بی بدیل ترین ثروتهاست
آگاهی انسان ها از عمل کرد قوانین چهان هستی و یگانگی ، ثروت است
آگاهی از نظام وجود مساوی آرامش است…
دست به دست هم دهيم به مهر. . . جهان خويش را کنيم آباد
يار و غم‌خوار همدگر باشيم تا بمانيم خرم و آزاد.
ممنونم از تذکرات بموقع و عالی. . . اگر انسانها یگانگی را دریابند ، زیبائی ، رشد سریعتری می یابد. . .
خوشبختی کلمه ای جادویی و جذابه.
ولی مثل اینکه دست نیافتنی بوده ، یعنی در ذهنها این چنین کاشته شده.
تعریف جدیدی باید از این کلمه داشت همیشه برای بدبختی ، همه جور تعریف بوده و هست اما خوشبختی در تعریف ها بسیار دور دست و دست نیافتنی بوده.
خوش بودن خود بودن هست. . . با هم بودن ، سلامت بودن ، نفس کشیدن . . .
شاید این چند کلمه کوتاه باشه ولی چون همیشه با ما بوده اند به چشممان نیامده ن . . . نه؟
بسیار عالی بود . . . بودن ، باهم بودن و سلامت بودن. . .
گاهی زندگی چنان شپسرگرممون میکنه که اینها یادمون میره. . . و یعد ، میلیونها خرج می کینم تا اینا برگردند.
واقعا لذت لذت لذت بردم بینهایت از متن به این زیبایی سپاسگذارم 🙏
درود و سپاس همراهان
من سالها در نبرد با یک کجی بودم
با راهنمائیها و تذکرات شما آقای احدیان متوجه شدم دیگر نبرد نکردم دیگر حمله ور نشدم
آرامشی مرا فرا گرفت
نبرد چهارده ساله در عرض یک سال تمام شد
کجی به عالیترین شکل ممکن محو شد
تبریک میگویم.
کجی بی هویت است و شما عالی بودید.
تو از فرآیند سوال کن چیه منظورتون استاد؟؟
همیشه بپرسید که این پرنده در چه نوعی از فرایند شکل گیری ، اینگونه شد؟ چرا اینگونه شد؟. . . علم به چگونه ها حساس است و میخواهد ببیند چگونه شکل گرفت. شما بپرسید چه نیازی به شکل گیری؟ و چرا این شکل گیری؟ و از چه طریقی و با چه تمهیداتی؟ از کجا تمهیدات آورده شد ، به این شکل؟ . . . (نه اینکه فقط شکل را توضیح بدهید ، مثل علم)
راجع به این اگه امکانش هست کمی بیشتر توضیح بفرمایین، سپاس از شما
مردم تلاش می کنند که برسند. . . اما از خودشان نمی پرسند ، به کجا؟
نمی پرسند “تلاش من برای چیست” . . .
فقط تلاش می کنند. . .
بگوئی : ایست! کجا میروی؟. . . خواهندگفت : نمی دانم ، اما باید تلاش کنم. . .
صبر ، درحقیقت ، لحظه ای درنگ و اندیشیدن به مسیر است. . . کاری که انسانها ، بخصوص انسانهای سخت کوش و پر تلاش ، هرگز انجام نمی دهند. . . . حتی به شما اعتراض می کنند که چرا وقتشان را گرفتی و سئوال کردی! . . . مرد عمل باش! بیا وسط میدان و تلاش کن! . . . حداقل به من کمک کن! ! ! . . . یعنی نوعی خودخواهی. . .
همسوئی بعنی به گذشته فکر نکنیم و به آینده چشم ندوزیم وصدای پرنده ای که درفضا پیچیده ، را با جان دل بشنویم و لذت ببریم در همان لحظه ای که هستیم .
دقیقا” همینطوره. همسو که باشیم ، باری بر دوش نداریم… خیلی مهمه که متوجه بشیم قدرتی بی نظیر در اوج زیبائی کنارمونه…
استاد، محال هستش ذهن فقط فقط تو لحظه حال بتونه دوام بیاره، انسانم به امید آینده زنده است، من هنوز به اون درک نرسیدم که چطور فقط تو لحظه حال بمانیم به نظره من محاله
پاسخ:
زندگی در حال ، با تکیه بر مبانی فکری و ذهنی افراد شکل میگیرد یا ممکن است اصلاً شکل نگیرد.
• کسانی که گذشته را با ارزش می دانند و به هر قیمت ، درصدد حفظ آن هستند ، هرگز با زندگی در حال ، مأنوس نخواهند شد چراکه ارزشهای ذهنی شان ، آن را نفی می کند.
• کسانی که به آینده اهمیت میدهند ( و در عصر حاضر ، همه دقیقاً حول این محور زندگی می کنند ) هرگز آرامش ندارند و راحتی «زندگی در حال» را نمیتوانند حتی تصور کنند.
اما حقیقت این است که نه گذشته و نه آینده ، هیچکدام در حال حاضر که حیات شما در جریان است ، وجود خارجی ندارند.
بنابراین کسانی که در حال زندگی می کنند ، به این آگاهی عمیق رسیده اند.
اینکه چه تعداد افراد و با چه زمینه های فکری ، نمیتوانند در حال زندگی کنند ، بحثی جدا از بررسی فعلی است.
مبانی فکری زیادی در حوزۀ شناخت وجود دارد که با باور عمیق آنها ، میتوان زندگی درحال را مطرح نمود.
همانطور که قبلاً هم در قیلم «سرماخوردن ممنوع شد» یادآورشده ام ، چه صدها میلیون نفر چیزی را بپذیرند یا انجام دهند یا نپذیرند و انجام ندهند ، حقیقی بودن آن را اثبات نمیکند.
خلقت ما آدمیان اینقدر زیباست که فرشتگان سجده زده‌اند و ما خود غافل از ذات مان…
چند روز پیش صبح 6ونیم بیدار بودم رفتم نون تازه بخرم و قدمی زده باشم تا رسيدم نون تنور تموم شد خمیر های گلوله تنور بعدی هنوز روی میز بودن و نانوا هم داشت صبحونه می‌خورد.. حدود 70 قدم اونطرف تر حوضی بود با فواره هایش تصمیم گرفتم تا نان پخته بشه برم کنار اب. کلاغ ها داشتن آب میخوردن و محو تماشا بودم مسئول اون قسمت آب فواره ها رو بست باخود گفتم حتما نون حاضره، اومدم به طرف نونوا تا رسیدم آقایی که نوبتش قبل از من بود داشت پول نون رو پرداخت میکرد قدم هایم رو تندتر کردم که برسم تابرسم رفت به نفر بعدیش گفتم نوبت من بعد از اون آقا بود با اخترام گفت بله بفرمایید…
خلقت ما آدمیان اینقدر زیباست که فرشتگان سجده زده‌اند و ما خود غافل از ذات مان…
توصیه ام به افرادی که واقعاً می خوان فراوانی رو با همه وجودشون لمس کنند این که با دست خودشون چیزی بکارند و ببینید که از یک دانه، تک شاخه (هر روشی که برای تکثیر استفاده می کنند) چندین برابر دریافت می کنند، بدون زحمت! با شگفتی و قدردانی تمام فقط شاهد رشد و تکثیر و فراوانی مطلق باشند. این روند در تمام هستی جاری است. چقدر عالی که فریب کسانی که سعی کردند ترس از کمبود را به ما تحمیل کنند نخوردیم.
متن مربوط به روز بخشش رو چندین بار خوندم تا متوجه شدم. تشبیه بسیار زیبا و به جایی بود. زمانی که بیجا متهم و معدوم می کنیم، گوشه امنی رو برای خودمون انتخاب می کنیم که خودمون از آسیب در امان باشیم غافل از اینکه اون گوشه امن شاخه همون درختی یه که در حال نابود کردن ریشه اش هستیم و خودمون هم ناگزیر به منهدم شدن هستیم.
بخشش نشانه وجود باوری بنام خطا و زشتی و ناراحتی است که باعث میشه انتظار بخشش بوجود بیاد ، اگر ما بدانیم خطا کارنیستیم و زشتی و ناراحتی وجود ندارد و زیبایی مطلق حاکم است هرگز هرگز با موضوع بخشش درگیر نمیشویم. . . و تنها راهش ، واضح بودن و کامل بودن و کامل نشان دادن تمام امورمان است. . .
زیبا زیباست ؟
آیا زیبایی کنار زشتی معنا پیدا میکند ؟
زیبائی چیست و زشتی چیست؟
تنها زبان نیست که حرف میزند وبیان می کند … خطوط ماهیچه‌های دور لب چه زیبا حرف هائی برای گفتن دارند !!!؟
“خط خنده” “خط غم”
برای تعریف سود نیاز داریم به شناخت خودمان واینکه کجاهستیم وشناخت از جایی که قرار داریم و دانستن ارتباط این دو . . .
ما همیشه بدنبال سود هستیم و آزادی داریم در خواستنهایمان.
ما هر لحظه بهترینها را می خواهیم و در دستمان است (با ذهنیت همان لحظه مان ، حتی اگر کار زشتی بکنیم) . . .
ممکن است دریافت خوب یا بد داشته باشیم متناسب با خواستۀ خودمان.
ما از سود جدانیستیم. همیشه درسودیم.
واقعا زیبا بود، هم غم انگیز بود هم بیداری
غم ، مربوط به گذشته ها و جهان زشتی بود که با جهل خودمان ساخته بودیم.
امروز روز بیداری و زیباسازی ست….
سلام .متوجه نشدم منظور از آزادی شرط است نه عمل ،چیست؟
منظور اینست که آزادی فی نفسه و بخودی خود ، کار و فعالیت نیست.
وقتی میگوئید آزاد هستم که بروم یا بمانم ، به دو نوع کار و فعالیت متضاد اشاره می کنید. کار شما یا ماندن در خانه است یا رفتن برای خرید. . . پس آزادی فقط یک نوع حالت و شرط است و ربطی به درستی یا نادرستی تصمیم شما ندارد. مسئله از ریشه ، غلط طرح شده است.
این است که در طول تاریخ ، ملتهای آزاد شده از زیر ستم ، در بسیاری مواقع ، راهی را رفته اند که به نابودی خودشان انجامیده است و تصور میکردند که آزادانه انتخاب کرده اند یعنی راهشان حفیفت است. آزاد بودن ، حقیقت یا باطل بودن عمل را تضمین نمی کند.
درک اکثر ما ، از آزادی اینه که انتخاب عمل داشته باشیم، مقید و متعهد به شرایط خاصی نباشیم، هر کاری دوست داشتیم انجام بدیم…
من به شخصه ، چندین مورد از خانوم های متاهل و بچه دار رو می شناسم که برای به دست آوردن اونچه که آزادی می دونستند ، زندگی خانوادگی شون رو رها کردند (هیچ قضاوتی راجع به درست یا غلط بودن این کار ندارم) و به دنبال اونچه آزادی می دونستن رفتن. اینها بعدا در آزادی شون ، گرفتار شده اند!
بارها به دست و پای همسرانشون افتاده ن که ما می خواهیم برگردیم ، ولی همسرانشون جهت دیگه ای رو انتخاب کرده بودند و دیگه راه برگشتی نداشتند.
امروز بعد از سالها ، همچنان در آزادی خودشون دست و پا می زنند. شاید اگر مفهوم آزادی رو می دونستند خانواده هاشون پابرجا می موند.
تحلیلتان کاملاً درست است.
مفهوم آزادی چون مستقل از معنی انتخاب است ، چیزی را تضمین نمی کند.
مردم فکر می کنند چون قبلاً در مراحل مختلف زندگیشان محدود بوده اند ، انتخابهای غلطی داشته اند. در پرورش ذهن متوجه میشویم که :
اولاً : همۀ انتخابهایمان را خودمان انجام میدهیم و چون فکر می کنیم درست فکر کرده ایم ، تصور می کنیم که درست هم عمل کرده ایم..
ثانیاً : احساس آزادی یا انقیاد ، یک حس درونی ست که در درون فرد شکل میگیرد و به بیرون و شرایط بیرونی زندگیش منتقل میشود. کسانی که خودشان را دربند احساس می کنند ، همیشه این احساس را با خود حمل خواهندکرد و همان شرایط مورد انتظارشان هم پدیدار خواهدشد.
آگاهی ، راهگشا است.
خیلی عالی بود واقعا لذت بردم موقع خوندن بدنم سرد و گرم شد انگار رسالت بزرگی در پیش داریم
دیدن زیبائی ، در عین لذتبخش بودن ، سازنده است . . . زشتی که دیدن ندارد . . . نگاهش نکنیم ، تغذیه نمیشود. . . این ، قانون است . .
سلام
آقای احدیان در پیام روز لذت پاراگراف اول و دوم رو میشه بیشتر توضیح بدین؟
” دزد ماهر و سارق هنرمند…”
” هر کسی در خانه اش را به راحتی باز کرد…”
پاسخ : دو نفر کاملاً مخالف همدیگرهستند مانند دزد و صاحبخانه ، اما رفتاری یکسان دارند ، مثلاًدر خصوص بازکردن در. . .
نمیتوان گفت : چون هر دو نفر ، براحتی در را بازکردند ، هر دو صاحبخانه هستتد. یکی دزد است و بقصد غارت آمده ، اما دیگری ، صاحبخانه ای است که برای استراحت ، وارد خانۀ خودش شده است.
هدف و وسیله در امتدادهم یعنی چه؟؟چه کسی شما رو یا ماروتایید میکند؟؟ یعنی باید کسی مارا تایید کند یا اصلا نمیتونه تایید کنه چون درآن حد کسی نیست تاییدمون کنه، این قسمتم توضیح بدین لطفا متشگرم
پاسخ : در مکاتبِ بی مبنا ، اصل مهمی را باور کرده اند و میگویند : « هدف یک سازمان یا سیاست یک حکومت و یا هدف یک پدر مستبد در یک خانواده ، تعیین میکند که حتی کسی که مخالفت کند ، کشته شود یا به راه راست هدایت شود! ». . .
میپرسید چرا ؟. . . پاسخ میدهند که هدف ما در اولویت قرا دارد و هر وسیله ای را توجیه میکند. فلان کس ، چون با هدف ما ناساگار نیست ، پس باید تصفیه شود. . .
در نظام استالینیستی میگویند «تصفیۀ درون سازمانی». . .
حالا سئوال اینست که چه کسی درست بودن آن هدف سازمانی ، اداری ، سیاسی یا خانوادگی را تعیین می کند؟. . . پاسخ میدهند همان هدفی که آن سازمان تعیین کرده. . . چون ته ماجرا ، دوباره به سر ماجرا برمیگردد ، میگوییم «حرکت دایره ای و دور خود چرخیدن. . .
این دور باطل برای هیچکس قابل پذیرش نیست. . . و چنین برخوردهایی ، دوام نمی آورد. . .
اگر توانستیم اصولی را که منطبق با نبض عظیم آفرینش است ، دریابیم ، خواهیم توانست بر اساس آن اصول ، غلط و درستِ حقیقی را تعریف کنیم.
می بینید که کار ساده ای نیست و پیچیدگی های زیادی دارد. بهمین دلیل است که انسانهای دشمن ، همدیگر را دیوانه میخوانند! . . .
تعریف کامل و دقیق زیبایی چیست از منظر آفرینش.
پاسخ : زیبائی با پارامترهای زیادی قابل تعریف است:
زیبائی در چشم- زیبائی ظاهری. . . این زیبائی یعنی نوری که از سطح پدیده به چشم ما میاید ، قابل توجه و خوشایند است. این برخورد ، سطحی بوده و ارزشی ندارد.
زیبائی در نحوۀ عملکرد. . . این زیبائی به پارامترهای زیادی وایسته است که به نمونه هایی اشاره میکنم.
1 – هماهنگی اجزاء در ساختار: ساختار و ساختمان موضوع و ارتباط اجزاء ، طوری است ک به حرکت مفید منجر میشود.
2 – هماهنگی اجزاء در حرکت : هنگام حرکت ، همکاری اجزاء با همدیگر ، عالیست.
3 – هماهنگی حرکت با محیط پیرامونی : حرکت با پیرامون ، هماهنگ است.
این لیست را میتوانید ادامه دهید و هرچیزی که به همانگی یا عملکرد و نمود بهتری منجر شود ، زیبا خواهدبود. زیبا ، ناراضی تراش نیست.
سلام و سپاس جناب احدیان . . . منظورتون اینه که هر زمان ناشاد بودیم دنبال شادی نگردیم؟ دنبال آن چیزی بگردیم که ناشادمون کرده. . . درسته؟
شادی ، جاری ست.
این ، اولین قدم در آگاهی بر شاد بودن است.
ناشادی ، بی مفهوم و مبهم است چراکه ابزارش آماده نیست!
شادی ، همیشه فراهم است زیرا شادی یعنی روانی امور و . . . قانون از آن حمایت می کند.
قانونی که برخلاف قوانین انسانها ، فقط قدرت و عظمت و زیبائی را جمایت می کند و می پروراند.
همیشه که شاد باشید ، قدرت بر شما حاکم خواهدشد و شما قدرت خواهید شد.
تواضع برا باورهای غلط و تزریق شده از روی احترام و.درک و انسانیت چیزی جز اسارت در بند باورهای پوچ نداشته برای آگاهی جاودانه و‌مطلق تواضع کنیم.
به نکتۀ زیبایی اشاره فرمودید. ما انسانها با باورهای مختلفی ، افراد را بزرگ و با اهمیت یا کوچک و بی اهمیت فرض می کنیم. در حالی که برای کسی ، نقش پدر ، بسیار مهم و حیاتی یه چون پدرش آدم خوبی بوده . برای دیگری ، پدر ، لفظ زشت و هویت زشتی داره چون پدرش بد یا خیانتکار یا جانی و یا قاچاقچی و یا هر بد دیگری بوده.
مطلقاً از «تواضع در برابر دیگران» حرف زدن ، عواقب صحیحی نخواهدداشت.
متاسفانه در فرهنگ و دین ما به تواضع و فروتنی بسیار تاکید و توجه شده و تواضع زیاد و نابجا در برابر بعصی ازدافراد بد و آسیب زاست ..لطفا بیشتر در مورد تواضع بحث بفرمایید…
حتی این شعر هم هست
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب ،زمینی که بلند است
سلام، منظورتون اینه که فقط به (هستی) اعتماد کنیم؟ . . . والسلام؟
پاسخ: در پیام آمده – به پرتوان ترین توان – . . . یعنی روزی باید مردم بنشینند و به این موضوع فکر کنند که قدرت چیست؟ چه منابعی دارد و چگونه میتوان با آن ارتباط برقرارکرد و سیراب شد. . .
روزی به دوستی کم توان اتکاء می کنند و روزی دیگر به یک قدرت مالی یا هر نوع دیگر از قدرت. . . بعد هم آسیب می بینند و از بی اعتمادی می گویند. . .
سلام، آزادی شرط است نه عمل؟؟!!
آزادی ، کاری نیست که باید انجامش بدهیم. آزادی شرط یا شرایطی هست که احساس می کنیم خواهیم توانست بدون مانع ، دست به عمل بزنیم. اینکه چه عملی را و چرا انجام خواهیم داد ، مسیر مستقلی داشته و اصلاً به آزادی مربوط نیست.
بخاطر همین است که حتی خودتان را محدود می کنید تا مثلاً برای فلان آزمون تحصیلی ، آمادگی کسب کنید.
صبر ، بعنی «اعتماد بی قید وشرط به اینکه تو هستی . . . و درحمایت هستی . . . و ذره ای نقص وجود ندارد» و یقیناً خواهی رسید ، به آنچه که درخواست کرده ای. . . وپیداشت آن ، آرامش است.
و دقیقاً زمانی که صبر را می فهمیم ، راه برای ادامۀ فرایند شکل گیری ، باز میشود. دروازه ای که هرگز بسته نخواهدشد و تا زمانی که صبور باشیم ، زیبائی و فراوانی خواهد آورد!. . . درک این مسئله ، سخت است زیرا آموخته های عصر اطلاعات ، سرشار از غرض ها و عقده هایی است که راه را سخت بسته اند.
بسیار دقیق و عالی
همین طور است … هیچ کس نه با زور و امضا و ترس از مجازات به چیزی وفادار میشود ونه با خواهش و تمنا و تبلیغات.
فقط و فقط به «باور خویش» متعهد هستیم طوری که شاید تا حد مرگ برای حفظ تعهد پیش برویم… چه در عقیده، چه در عشق، چه در کار، چه در صحبت و حتی خرید یک ماشین
باور آن فرد این بود که من باید این ماشین را داشته باشم هرچند با دروغ ( چون می‌دانست نمیتواند عمل کند )
باور کسی بر خیانت کاری بوده است ولی ازدواج میکند.
باور کسی بر تعهد است و بعد از مرگ همسر یا جدایی ، دیگر ازدواج نمیکند.
باید مواظب شکل گیری باور باشیم چرا که تعهدمان هم همانجاست.
نظر دوست عزیزمان به پیام اضافه میشود. ممنونم از همراهی ایشان. . .
سلام وعرض ادب
ما سلامت هستیم وبیماری ودرد را با باورهای نادرست خود با ذهنمان درست کرده اگر آن باورهای ذهنی را درست کنیم همین لحظه سلامت هستیم .باورها ریشه در آموخته ها از والدین از محیط واز اجداد ونسلهای قبل به مارسیده وبا یک تحلیل درست می فهمیم که اشتباه است .وسلامتی همیشه جاری است.
برای کل وجود وبشریت سلامتی دیدم وشد آمین
عالی بود . دقیقاً همینطوره . برای ساختن بیماری ، باید زحمت بکشیم در حالیکه برای سلامتی فقط باید به حیات زیبا فکر کنیم و درست ادامه دهیم. شاید سخت ترین کار ، همینه که بتونیم راحت باشیم و آموخته های بی ارزش از گذشتگان و والدین و اطرافیان در خصوص جسممونو دور بریزیم
استاد جان یعنی نباید ببخشیم ؟؟
بخشیدن ، بعد از محکوم کردن اتفاق می‌افته. . . ما اول کسی رو محکوم میکنیم که مثلاً فلان کاراشتباه رو کرده … بعد… قبل ازینکه دوران محکومیتشو بگذرونه ، تصمیم میگیریم ببخشیم یا هرگز نبخشیم…
ساده تر بگم… ما در دادگاهی که خودمون با آموخته‌های خودمون (که منحصر به فرده) و مال خودمونه و ایشون هیچ خبری از اون اطلاعات نداره ، مثل یک قاضی ، یکطرفه قضاوت میکنیم ، بدون اینکه حرفهای متهم یا شاهدهاشو بشنویم… فکر می‌کنید چنین دادگاهی ارزش داره؟
…اینه که از نظر اصولی ، بخشبدن بی معناست چون قضاوت ها بی مبنا هستن…
بسیار عالی و درست و زیبا مفرمایین. این جمله ها عین حقیقته ، ولی!!
الان بنده با شما حرف میزنم به عنوان مثال مطلبی رو اشتباه توضیح میدم یا هزینه کلاسهای شمارو ندهم یا کم پرداخت کنم هر به هر دلایلی پس اون وقت نه شما باید ناراحت بشین و نه من ولی شواهد همیشه خلاف این و نشان میده، یا اگه من تو جامعه هزارتا مسله هست باید عذر بخوام تا مسله فیصله پیدا کنه وگرنه بگم بخشش معنا نداره خیلی افتضاح میشه. فعلا تواین حد از آگاهی رو عرض میکنم
همین الآن بر آنچه که انجام میدهی متمرکز بمان و درست انجام بده تا اینهم مثل آن نشود. . .
از کجا درست بودن تشخیص داده میشه ؟
در مورد آهو صدق می کند نه انسان! . . . او انجام میدهد نه انسان!
آهو در ذهن نیمه هشیارش ، نه تمدن می شناسد ، نه ساختن شهر ها و روستاها و تقسیم بندی انسانها به روستائی و شهری و خزعبلات دیگر. . .
آهو ساکن است . آرام است . آموختۀ بسیار اندک محیطی دارد.
انسان ، مسیری اشتباه پیموده است. تاریخ را با خون نوشته است یعنی با حماقت هماهنگ بوده است.
ساکن شدن انسان از نظر درونی ، یعنی ترک همۀ هویت تاریخی اش.
اگر چنین اتفاق مبارکی شکل گرفت ، خواهد توانست ساکن بماند ، بپرسد ، گوش بدهد ، دریافت کند و عالیترینها را برای خود و دیگران شکل ببخشد.
آری زندگی در عشق و شادی شکل گرفته و ما با آموخته هایمان به آن آشوب بخشیدیم …
از وقتی متوجه شدیم يکی یکی آموخته هایمان را از بین میبریم…
زنده باد عشق و شادی… عشق جاويدان را پاس میداریم… شادی. تجلی یافته ی هستی
بسیار بجا اشاره فرمودید. . . عشق جاودان …
اصولاً عشقی که با رنگ و بوی آموخته های محیطی تعریف بشه ، بیروح و غیرقابل اعتماده. . .
سالهاست مایلم بدونم عشق چیه؟! و شما همیشه این جواب رو دادید :«روزی که بدونید عشق چیه اشکهاتون رو نمی‌تونید نگه دارید »
قبلاً فکر میکردم دوست داشتن زیاد, بدون قید و شرط ،،ولی بعدا فهمیدم تعاریف دیگرونه .
.بعد فکر کردم جذب ،ولی وقتی کامل دقت کردم فهمیدم، محدوده .
ولی الان توی مرحله ای هستم که میگم وقتی توی وجود هرگز شکافی ایجاد نمیشه این اثر عشقه ،پس کل وجودبا عشق ایجاد شده یا خودش همون عشقه.
نمیدونم که باز در چه مراحلی قرار میگیرم .اما بازم می‌خوام بدونم که عشق چیه ؟
سلام
مطلب فوق العاده زیباست چرا که از عشق گفته میشه
عشق رو جذب تعریف کردن چرا؟
ممنون میشم توضیح بدین
پاسخ : صورت هایی از عشق را که در پیام هم به آن اشاره کرده ام ، به جذب تعبیرکرده اند. شاید به این دلیل ، که عاشق و معشوق به هم وابسته میشدند و می گفتند بدون هم نمیتوانند زندگی کنند. بررسی تاریخی ، نشان میدهد که بهر دلیل برای عشق هم ارزش قائل بودند هم از آن دوری میکردند ، همانطور که در پیام اشاره کرده ام.
باور انسان را به حرکت یاسکون وا میدارد. (هر نوع حرکتی، سازنده یا مخرب)
عشق شور و نشاط وزیبایی است…..عشق زندگیست…
دیدگاههای دوستان، عالی بود. هرکدام از زاویه ای عشق را بررسی کرده بودند. بدیهی است عشق، یک واژۀ طراحی شده توسط انسان در طول تاریخ است که کاملاً هم غلط طراحی شده است. در دیدگاه قبلی، به آن اشاره کرده ام.
حقیقت اینست که در آفرینش ، بمعنی دقیق کلمه، نمی توانیم عشق را تعریف کنیم چراکه اطلاعات ما، بیش از حد، کم و ناقص است. . .
با اقرار به ضعف بیان و کلام، در حد خودمان، میتوانیم عشق را «بازتابی از شکل گیری نظام وجود» آنهم بصورت هماهنگی و کنارهم قرار گرفتن اجزای وجود، درنظر بگیریم که ظاهرا ًبه شکل گیری منجر میشود. . .
از پشت پرده، آگاه نیستیم.
با این فرض اولیه ، میتوان عشق را در سطوح مختلف تعریف نمود که نمونه ای از آن را در اینجا ذکر میکنم.
عشق ، اول . . . و عشق ، آخر
در سطحی از آگاهی، عشق، همان دوست داشتن دیگری است با احساسی شدید.
در سطحی از آگاهی، عشق، دوست داشتن خوبیهای دیگری است، از هر نژاد و هر جنس.
در سطحی از آگاهی، عشق، عاشق دیگران شدن است حتی اگر دیگران، دیوانه ات بخوانند!
در سطحی از آگاهی، عشق، دوست داشتن همۀ پدیده های هستی است، در هر کجای هستی!
در برترین سطح آگاهی، عشق، تمامیت هستی است. . . تمامیت وجود است. . . خودِ هستی است. . .
و . . . تو خودِ عشق هستی. . . هرچقدر که از سطح آگاهی خودت فاصله بگیری ، پروازت باشکوهتر و اوج عروجت، دست نیافتنی تر است. . . و. . . در هر سطحی، ظرفیت همان سطح را در وجودت می پرورانی. . .
و. . . آنگاه می دانی که هرچه هست و هرچه بود و هرچه خواهد بود، تویی!. . . که تو تمامیِ «هستی» هستی. . .
عشق حقیقی است جاری…
لازمه اش درک آن است.
عشق را فقط در داستانها وفیلمها به ما آموخته اند درحالی که در تمام ذرات وجود عشق جاری است اکر زنبور عاشق گرده گل نباشد عسلی تولید نمی شود اگر گل عاشق رشد ونمو وگل دهی وایتفاده از خاک وآب نباشد زنبور گرده ایی نخواهد داشت اکر پدر ومادری علشق فرزند نباشند فرزندی متولد نمی شود ونسل متوقف می شود اکر قلب عاشق تپیدن وانجام کارش باشد انسان می میرد عشق جاری است با بررسی طبیعت وخودمان می فهمییم سراسر وجودمان واطرافملن عشق جاری است چون ذرات عاشق هم هستند که درکنار هم قرار گرفته اند موجودی بوجود امده هوا وآب ومورچه وانسان و…بوجود آمدند .استاد پیامهاتون عالی است
ممنون
سلام، شهامت میخواد به شغلت تکیه نکنی! ! ! ؟ ؟ شهامت میخواد آهوان صحرا ها و ماهی های دریا از دست تو در امان باشند! ! ! ؟ ؟
درکل تعریف شهامت اینجا گنگ و مبهمه. در صورت امکان بیشتر توضیح بفرمایید.
پاسخ: مردم به درآمدشان از شغل فعلی تکیه می کنند چون می ترسند اگر این شغل را از دست بدهند ، نتوانند شغل دیگری بدست آورند. این حالت ، توهمی است. نه؟
بشر با ترس از گرسنگی ، به جان صحرا ها و دریا ها افتاده اند، غیر از این است؟
شهامت میخواهد از این توهم ها خلاص شویم و هماهنگ با آفرینش سرشار از قدرت ، پیش برویم.
با عرض سلام
استاد گرامی در پیام روز خوشبختی پاراگراف « شاید باورت نشود که مردم…» را متوجه نشدم لطفا بیشتر توضیح دهید و اینکه آیا فقطتعریف و درک خوشبختی میتواند راهگشا باشد؟
سلام. شما با این جمله اشاره کرده اید :
«شاید باورت نشود که مردم به این دلیل با مشکلات مواجه هستند که جرأت می کنند تعریفش کنند . . .
سو استفاده ها ، بعد از آن آغاز میشود وگرنه کسی جرأت نمیکند به احدی «تو» بگوید .»
در شرح این جمله ، مطلب مهمی را اغلام کرده ام . انسانها معمولاً مسئولیت ناهنجاریهای زندگیشان را به گردن دیگران ، شرایط و حوادث می اندازند در حالیکه ، اول ، خودشان کوتاه آمده اند ، بعداً ، دیگران بر پشتشان سوار شده اند. اینکه جرأت می کنند و میگویند زشتی وجود دارد ، شروع بدبختی آنهاست ، چراکه در نظام بی نظیر وحود ، بدبختی تعریف نشده است.
در مورد سئوال دوم که آیا فقط تعریف درست خوشبختی ، کارساز است ، باید بگویم که منظور این است که اگر شما ، در ذهنتان فقط و فقط خوشبختی را تعریف کرده باشید ، با غیر از آن ، برخورد نخواهید کرد . این ، حقیقت مطلق است.
وقتی این پیام زیبارو خوندم مو به تنم سیخ شد پر از حقیقت مطلق بود 🙏
توجه پیوسته به چی؟
_پول؟ارتباط پول با؟
_شادی؟
_ کشف وجود؟
_شناخت خود؟
_ تمنای دل؟
_ انجام کار؟
_ آرامش؟
_ زیبایی؟
_ تحول…. تغییر باور؟
_ حذف تردید و وسواس؟
_خوشبختی؟
کدامیک؟
پاسخ: انسانها در تمامی مراحل زندگی ، بطور پیوسته ، به همه یا بخشی از آیتمهای ذکر شده ، توجه می کنند . گاهی یکی از آنها پررنگتر میشود و گاهی همان آیتم ، کمرنگ میشود.
بدیهی است برای بررسی این آیتمها و مقایسۀ آنها ، باید از ابزار دیگری استفاده کنیم تا مشخص شود کدامیک مهمتر از دیگری است؟ مهمتر بودن ، پارامتر برجسته ای است ، اما پایداری و استمرار ، اساسی تر از آن میباشد.
با این دو مشخصه ، میتوانیم بسنجیم که کدام آیتم ، برای انسان مهمتر و پایدارتر است.
شناخت خود و کشف وجود ، منجر به آرامش خواهدشد. بنظر میرسد باید توجه پیوستۀ خود را به این سه آیتم متمرکز کنیم .
انگیزۀ حرکت در تمامی آیتمها ، درک زیبائی در همۀ ابعاد زندگی خواهد بود. هیچ کسی حتی برای زشت کردن و بدشکل کردن دیوار خانه اش هم اقدام نمیکند تا چه رسد به کارهای مهمتر ، زیرا انسان ، موجودی زیباطلب و هماهنگی طلب است.
حذف تردید و وسواس و «تحول در جهت تغییر باور» ابزارهای پیشرفت انسان و شکستن مرزهای محدودیت های او است. محدودیت هایی که آموخته های محیطی سست کننده ، ایجاد می کنند.
خوشبختی ، درونی ترین تمنای انسان است و پیوسته در ذهنش به سمت آن حرکت می کند . درک عمیق از وجود ، اثبات خواهدکرد که خوشبختی ، بطور خودکار ، در زندگی همۀ انسانها وجود دارد و تنها کسانی احساس بدبختی می کنند که به شناخت صحیحی ازخودشان نرسیده اند.
شادی ، نیروی محرکۀ همه کارهایی است که انسان برای انجام آن اقدام می کند.
پول ، فقط ترجمه ای از قدرت جاری در خلقت بوده و بخودی خود ، بی ارزش است. انسانهای ضعیف ، پول را برای نابودی خودشان و کرۀ زمین خرج می کنند . انسانهای قوی و پایدار ، قدرت و پول را در جهت آرامش خودشان و همۀ پدیده ها خرج می کنند .
“باید“زائیدۀ آموخته است و اصیل و جاودانه نیست و پول “باید”ی است که “آموخته” آن را خلق کرد.
حقیقت” وجود”ی انسان ، شادی_ثروت و سلامتی است و پول تا جایی که حقیقت “وجود” را تحت الشعاع قرار ندهد ، خوب است تا زندگی به زیبایی در بهشت مهیا شده ، میسر باشد.
“ثروت” در یکپارچگی معنی شد.
عالیه . فقط باید یادمان نرود که پول ، شخصیت حقیقی ندارد بلکه ترجمه هایی از عناصر «وجود» است. مجازی شدن پول در سالهای اخیر ، تا حدودی به مردم نشان داده که اسکناس ، پول نیست.
سلام. لطفا راجع این قسمت بیشتر توضیح می فرمایید
نکند بخاطر ذهنیتهای غلط مردم آسیب دیده از ظلمهای قرون وسطائی ، پشتیبانی عظیمی را به عظمت کلیت آفزینش ، از دست بدهیم؟
در «قرون وسطی» ، با ستم های کلیسائی ، مردم در وحشت بسر بردند که آن دوره را «قرون سیاه» هم نامیده اند. آنچه که در این دوره اتفاق افتاد ، در منابع معتبر تاریخی ثبت شده است. برای نمونه ، به این منبع هم مراجعه نمائید.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87_%D9%82%D8%B1%D9%88%D9%86_%D9%88%D8%B3%D8%B7%DB%8C
تعابیر سودجویانه و قدرت طلبانه از انجیل و تحمیل عقاید بر مردم و آزار و شکنجه بخاطر قبول نکردن نظر کلیسا ، دوران سیاهی را در تاریخ مسیحیت رقم زد که آثار آن نه تنها در جوامع مسیحی ، بلکه در همۀ جوامع ، تا به امروز ادامه دارد .
ضدیت فعلی دانشمندان مسیحی و سایر علوم کشورهای غربی با مفاهیمی مانند شُکر ، حاصل همان دوره است.
اکنون یک دانشمند بزرگ مثل استیون هاوکینگ « جهان بدون خدا – Universe without GOD » را در اواخر عمرش مطرح می نماید.
قطعاً خدایی که او از آن صحبت می کند ، به دوران قرون وسطی و تعابیر کلیسائی از خدا – طبیعت – انسان و کائنات برمیگردد.
جوامع ، در طول تاریخ ، در تبادلات فرهنگی ، همان مفاهیم و همان نوع ضدیت با کلیسا را ، حتی به عقاید علمی شان سرایت داده اند.
اینست که هم اکنون هرنظریه ای ، در دنیا ، از طرف دانشمندی ابراز شود بمحض اینکه بویی از خدا و انسان در آن باشد ، با چماق علم ، تکفیرعلمی میشود.
در چنان دامی افتادن خطرناک است.
هشیاری ذهن های زنده و شاداب و حقیقت طلب ، که دنباله رو هیچکس نیستند ، این پرده ها را پاره میکند و گرد و خاک را از شایعات تاریخی میزداید.
نگرشی تازه باید ، تا در برابر آنچه از کلیت وجود دراختیار انسانها قرار میگیرد ، با تکیه بر خرافات علمی ، لجاجت نکرده و «قدرنشناسی» را تحویل ندهیم. . .
این ، به ضرر خودمان است ؛ انکار ارزشمند بودن حتی یک نفس ، ما را به سرحد مرگ خواهدکشاند.. . .
بشر ، با این دیدگاه ، آسیب می بیند و می بینیم که جهان فعلی با تقلید کورکورانه از علوم تجربی و صنعتی ، به فکر نابودی انسان از یکسو و ساختن انسان مصنوعی از سوی دیگر می پردازد. حرکتی مذبوحانه و «چپ اندر قیچی» . . .
پروژۀ شهرک رباتیک عربستانی و امثال آنها ، بیانگر چنین خطای عظیمی است که در آن ، ثروت مردم کرۀ خاکی را در چنان بی مصرفی ها پایمال می نماید.
درک رابطۀ بی نظیر بین خودمان و جهان وجود ، یعنی بهره مندی از تمامیت زیبائی. . .
سلام. چقدر پیام اعتمادتون با حالتهای امروزم همخوانی داشت دخترم ناراحت بود که من زیبا نیستم و… بحث کرد وناراحت شد با خودم گفتم این چیه که باعث شده دخترم اعتماد به نفس نداشته باشه از دیشب دائماً دارم به خودم میگم من چیکار کنم دخترم اعتماد به نفسش زیاد شه؟ درصورتیکه می دونم با تکیه کردن به قدرت یک ، نیازی به تکیه کردن به هیچ چیزی نداریم ، نه پول نه ثروت نه زیبایی نه قدرت و….
برای دخترم وکل بشریت اعتماد وتکیه بر قدرت یک را دیدم وشد آمین
سلام. هیچ ایرادی حقیقتاً برای هیچکس نمیتوانیم بگیریم.
آگاهی هایی که در اختیار زنان و دختران جوان گذاشته میشود ، سرشار از سودهای تجاری و فروش محصولاتی ست که کارخانه های عظیمی را با پیشرفته ترین تکنولوژیها ، در این مسیر، برایشان آماده کرده اند.
هزینه های تمام شدۀ مواد و تزریقات مختلفی که بخصوص در چندسال اخیر در اختیار دختران و زنان قرار میدهند ، در برابر قیمتهای گزاف مشتری ، بسیار ناچیز است. این ، یعنی سود تجاری صددرصد.
در فضاهای مجازی بی در و پیکر ( که معلوم نیست چه کسی با چه جنسیتی با چه هدفی و با چه ارتباطاتی فعالیت میکند ) جو زیستن را برای دختران جوان ، آنقدر مسموم می کنند که آنها با شتاب برای خرید تا تزریق مواد مختلف به صورت و بدنشان مراجعه می کنند و حتی مواد تقلبی را با قیمتهای باورنکردنی میخرند فقط بخاطر لجبازی با پدر یا مادرشان. . .
بر آگاهی زیبای اعتماد ، تکیه میدهیم و از صمیم قلب برای همۀ دوشیزگان و بانوان در هر سن و سالی ، اعتماد به قدرت بی نظیر و باشکوه درونشان را می بینیم و دنیا را با دختران و مادران آگاه ، بهشتی زیبا می بینیم که جز عظمت و قدرت و زیبائی بر آن حاکم نیست.
آگاهی ناب ، کارساز است.
اگر بگوئی: خوشبخت هستم ، خوشبخت خواهی بود!
اگر بگوئی خوشبخت نیستم، در اوج خوشبختی، بدبخت خواهی بود. حواست هست؟
فقط با گفتن ؟ نمیدونم ؟
سلام. از توجه شما متشکرم.
باید عرض کنم که منظورم فقط «گفتن» نیست. میدانیم که حرف، اگر از آگاهی سرچشمه نگیرد، پوچ و بی ارزش است.
وقتی میگوئیم: «گفته بودی که به هرچه بخواهی، خواهی رسید» منظورمان تمام حرکتها و اقداماتی است که برای دستیابی به هدفش انجام داده است.
تصویر کلی که از زندگیمان یا بدنمان یا اجتماعمان داریم، همان حرف دلمان است.
اگر کسی حرف درونش و صادقانه ترین برخوردش با خودش این است که «خوشبخت» است، هیچکس نمیتواند این حال و هوای خوش را از او بگیرد.
. . . «خودمان با دست خودمان خراب می کنیم یا آباد می کنیم!». . .
به به کلمه بهشت اینجا اولین بارم هستش که زمین رو زیباو بهشت خواندند کیف کردم 🙏👌👏
عالیترین زیبائی در هر ذره از هر لحظۀ هستی ، جاری ست…
سلام. دوستان و بازدیدکنندگان عزیز:
پیام‌های روزانه بسیار مهم هستند و توجه مداوم به مفهوم آنها در زمانهای مختلف و بخصوص همان روز ، تاثیرات عمیقی در شکل زندگی شما خواهد داشت هر نوع نظر پیشنهاد و یا انتقاد خود را حتماً اعلام بفرمایید تا در اولین فرصت پاسخ داده شود
هم اکنون باید سفر کرد از پیرامون…
در سکوت با قدرت بی نظیر…
برای یافتن حقایق عمیق تری در وجود خود …
برای مدتی از زندگی روزانه با اشخاصی که درک مان نمی کنند و تکبرورزی می نمایند کناره‌گیری کنیم و مرتبط سازی نکنیم…
رمز حیات ، باور کنید که در توجه نکردن به دیگران نهفته است. هر فردی فقط یک پدیده است. آرامش درون در توجه وسواس گونه فقط بر درست زندگی کردن تعریف میشود…
قدمی برای آرامش برداشتن ، دنیایی از آرامش را برایمان تدارک خواهد دید…